یادباران

دل نوشته های دختری از دیار باران

ملاحظه کاری

سلام

بعد از حدود هفت سال وبلاگ نویسی به این نتیجه رسیدم نوشتن با اسم واقعی در شهری که تقریبا اکثر آدماش می شناسنت سخته، بخاطر همین شاید خیلی دست و دلم به نوشتن نمیره.

امسال ماهان کلاس چهارم شده و باران کلاس دوم و من بطور عجیبی کلاس دومی و چهارمی خودم رو با بچه هام مقایسه می کنم. با این که کتابها خیلی تغییر کرده اما بعضی از درس ها هنوز سرجاش هست (مثل کوچ پرستوها، راز نشانه و روباه و زاغ ).

من از انشاء نوشتن متنفر بودم اما بچه هام عاشق زنگ انشاء هستند. من هیچوقت نقاشی قشنگی نمی کشیدم اما نقاشی جفتشون خیلی قشنگ و خلاقانه هست، اما جفتشون مثل من از مشق نوشتن خوششون نمی آد،  خدایی ما چقدر مشق می نوشتیم اینا چقدر مشق می نویسند، دلم برای بچگی خودمون می سوزه...

-----------------------------------------------------------------------------------------

پ ن: فکر کردم بعد از مدتها ننوشتن باید پستم رو با سلام شروع کنم

 

 

+ نوشته شده در  یکشنبه ۱۳۹۳/۰۸/۰۴ساعت 23:42  توسط لیلا قریب  |